قاف

در فکر فتح قله ى قافم که آن‌جاست ............. جایى که تا امروز بر آن پرچمى نیست

قاف

در فکر فتح قله ى قافم که آن‌جاست ............. جایى که تا امروز بر آن پرچمى نیست

بی خبری

اینجا هیچ خبری نیست

هوا خنک است و کمی آن طرف‌تر گنبدی ضامنم شده ... که  جانم و آبرویم در امان باشد

من اما بی‌امان می‌تازم

یا نه ... اسب عصیان بر من می‌تازد ... و زیر لگدهایش له می‌کندم  

همچنان سرگردان و گیج ... باز هم امید هرساله و دخیل پنجره‌ات آقاجان ... 

منتظر تعبیر یک عالمه خواب‌ قشنگ ...

منتظر او ... اویی که می‌شد تو باشد ولی حال نداشت و او ماند ... و جای مخاطب مفرد را خالی کرد ...  

و من درگیر هستم از یک ؛تو؛ی غایب که بدجور غریبم کرده و مرا از متکلم بودن درآورده 

به قولی جای خالی‌اش را با هیچ گزینه‌ای نمی‌توان پر کرد ...  

من اما تو را مخاطب قرار می‌دهم ای :تو: ی گمشده! از غیبت دربیا و بیش از این من را غریب و ساکت نخواه 


نظرات 3 + ارسال نظر
میعاد جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 02:25 http://meead.blogsky.com

و اویی که می شد تو باشد و حال نداشت و او ماند ...

که مقصد مشکل است ...
که خرما بر نخیل ..
که دست ما کوتاه

که حافظ از سرپنجه ی عشق نگار
همچو مور افتاده شد در پای فیل

حسنا جمعه 10 شهریور 1391 ساعت 01:05

گم کرده بودم این مخزن الاسرار پنهانم رو دلم !
پیداش که کردم فقط سراسیمه خوندمش بی هیچ نظری ...
همش از منظر من زیباس ...

سرفراز کردید.

mohammad hasan چهارشنبه 19 مهر 1391 ساعت 21:19 http://vez-vez.mihanblog.com

گفتم چشمم گفت به راهش میدار
گفتم جگرم گفت پر آهش میدار
گفتم که دلم گفت چه داری در دل
گفتم غم تو گفت نگاهش میدار
بوسعید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد