قاف

در فکر فتح قله ى قافم که آن‌جاست ............. جایى که تا امروز بر آن پرچمى نیست

قاف

در فکر فتح قله ى قافم که آن‌جاست ............. جایى که تا امروز بر آن پرچمى نیست

حرف حساب

آمدم یک لحظه حرفى بزنم و برم ...

آمدم بگویم امروز هم رفت ...

دیشب مغزم قدرى ورم کرده‌بود ...

تمام امروز را خواب بود به جز ساعت امتحان فلسفه ... قرص‌هاى خواب‌آور اثر کرده‌بود ...

ولى الان سرحال شده دوباره ...

ولى انگار هنوز هم سرحال نیست ... چون من هنوز دارم هزیان مى‌گویم ...

امروز تشییع یک شهید بود! دیدید حرف حسابى زدم ... در لابه‌لاى هزیان‌ها هم مى‌شود حرف حساب زد!!!

و همینم کافى‌ ست.

نظرات 3 + ارسال نظر
توتم چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391 ساعت 15:16

هذیان یا هزیان؟؟!!
قشنگ بود....حرف حسابی زدی اما حرف حساب نبود!!!!

MR یکشنبه 10 اردیبهشت 1391 ساعت 22:31

انس که بگیری هر کدامشان برادرت می شوند ..
عزیزت می شوند .. دوستت می شوند ..
غریب نیستند ..
حتی اگر گمنام باشند آشنایند !
می شناسی شان ... یعنی تو آنها را می شناسی .
کاش آنها ما را به جا بیاورند .. آن روز که باید .

اسطوره دوشنبه 13 خرداد 1392 ساعت 19:37 http://ashegheharam.blogfa.com/

اللهم ارزقنی شهادت فی سبیلک

امروز هم در محله ی ما تشییع یک شهید بود
خیلی خوب بود خیلی سالارن این شهیدا
یاعلی :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد